[توقف]
سریال نوروز رنگی داستان یک خانوادهٔ فقیر نشین مشهدی در نوروز سال ۱۳۶۷ را روایت میکند. پدر خانواده که صاحب ۵ پسر و دو دختر است از یک نفر طلب دارد و کسی که میخواهد به او پول بدهد، به جای آن یک تلویزیون رنگی میدهد تا وقتی که پول جور شود و اگر نشد تلویزیون را بفروشند. بعد از مدتی پدر همراه با بقیه خانواده به مسافرت میروند و به جواد اخطار میدهد که حق ندارد به تلویزیون دست بزند. همزمان با آمدن دایی بیجی و دوستان او آنها با دیدن یکی از فیلمهای بروسلی جو گیر میشوند و تلویزیون را اتفاقی می شکانند. حالا آنها در آستانه تعطیلات عید باید چند زوار پیدا کنند تا خانههای خودشان را برای مدتی اجاره دهند تا بتوانند پول تعمیر تلویزیون را تأمین کنند.