از خیام تا حافظ؛ پیوند اندیشه و اعتراض در ظاهر، حافظ شاعر شور و نغمه است، اما در عمق غزلهایش صدای خیام به گوش میرسد. همان پرسشهای کهن دربارهی «نظام آفرینش»، «سرنوشت»، و «بیاعتباری جهان» که خیام با نیشخند فلسفیاش بیان میکرد، در شعر حافظ به جام شراب و بادهی رندی بدل میشود. در این گفتار کوتاه از مجموعهی آستان جانان، ردّ اندیشهی خیامی را در غزل حافظ دنبال کردهایم؛ «بیا تا گل برفشانیم» و «فلک را سقف بشکافیم» از تمنای رهایی انسان از قید تکرار و تقدیر، تا شور آفرینش جهانی نو. غزل ۳۷۴ از دیوان حافظ ️ روایتگر: محسن محمد تصویر: مَهسیما هاشمی با سپاس ویژه از سرکار خانم ذوالفقاری خوانش از روی نسخهی دکتر محمد استعلامی ️ حمایت مالی در «نفیر نی» ما به قانونی باور داریم که نه در کتابها، که در دلها نوشته شده: قانون جبران. اگر با ما همقدم هستید، میتوانید با همراهیتان، در تداوم این حرکت سهیم باشید. ادامه&zwn
ویدبید