حالت بهتر میشه قول میدم غصهها سر میشه قول میدم تو اگه میمونی؛ باز حیدر همون حیدر میشه قول میدم خونِ رو میخو با اشکام پاک میکنم محسنمو تُو این خونه خاک میکنم تو فقط گریه نکن خونهمونو بازم مرتب میکنم خوب شو اصاً من جای تو تب میکنم تو فقط گریه نکن جلوی چشم مردم، رومو زمین نندازی مطمئنم پا میشی، زندگی رو میسازی ..... رنگ و روی زردت خوب میشه با تو حال مردت خوب میشه خیلی زود از بستر پا میشی زهرا! پهلودردت خوب میشه از تُو کوچه هیزمها رو جم میکنم همین الان میخِ در رو خم میکنم تو فقط گریه نکن یه چادر نو امروز واسهت میخرم تو صورتت سوخته من سوخته جگرم تو فقط گریه نکن خونۀ آفتابیمو، یهو پر از مِه کردن استخووناتو مثلِ، غرور من لِه کردن ........ تا داشتم دلداریت میدادم یاد کربوبلا افتادم دفن شیرخوار و آه مادر حسین گفت برسید به دادم باشه رباب خون حلقو پاک میکنیم بچهمونو اصلا با هم خاک میکنیم تو فقط گریه نکن باشه رباب تیرو کامل درمیارم زیر سرش یه پااررچۀ نرم میذار
ویدبید