آرمین زارعی فوبیا Armin 2AFM Phobia دور تهرون نصفه شب من وتو بیدار دوتایی خوابن الان نصف شهر گوله دارم میام کجایی الان از اون لحظه هاس که انگاری دنیا تو دست ماس توعه خوشتیپ با موهای لخت باز زیر چشمی نگام میکنی از تراس چیدیم آخر هفته ها اکیپ و کار با برو بچه ها راهنماهام چپ به راست به سمت ویلا تخت گاز تو مخم پر سر صداس سرگیجه روی تخت دراز ته هفته س و خواب کنسله برنامه تا فردا شب به را بلخره دیدی که کی رو تو فیریکه با همه بده ولی رو تو یکی کلیده به نظرت کی دیگه نبینه تورو میمیره رو زمین نی دیگه وقتی بغلت میگیره من و تو باید تو یه خونه خفن بشینیم هی برنامه سفر بچینیم برندامون ست سر تا پا غذاهای سالم همش رژیمی یه ماشین در حد جیمی راننده برونه عقب بشینیم حسابامون میلیاردی پر بگ خریدارو صندوق عقب بچینیم بگیم همه آرزوهامون شد دیگه کل ایران رو موزیکام قفلیه کنسرت تو هر فصل یه کشور هی پاریس دبی ال ای ترکیه ببین بی تو دارم من فوبیا هرجا میرم تو بیاشش هنو میپرسی دوسم داری یا نه برو بابا خلیا از همون اول که دیدم پایبندمی فهمیدم شریک آیندمی باتو ندیدم دیگه که سختی خدارو شکر ک